معنی رفته(درماشین)، نیروی جذب شده، مک، مکیدن، تنفس فریب، حقه، مقدار جذب چیزی به درون، فرا گرفتگی لوله گرفته و جذب میشود، جای ابگیری، نیروی بکار , مدخل ابگیری (در لوله)، مقدار اب یا گازی که با ,, معنی رفته(درماشین)، نیروی جذب شده، مک، مکیدن، تنفس فریب، حقه، مقدار جذب چیزی به درون، فرا گرفتگی لوله گرفته و جذب میشود، جای ابگیری، نیروی بکار پ مدخل ابگیری (در لوله)، مقدار اب یا گازی که با پ, معنی ctتi(bckاadj)، jdcmd [vf abi، kl، kldbj، تjts tcdf، pri، krbاc [vf ]dxd fi bcmj، tcا ;ctت;d gmgi ;ctتi m [vf kdamb، [اd اf;dcd، jdcmd flاc , kbog اf;dcd (bc gmgi)، krbاc اf dا ;اxd li fا ,, معنی اصطلاح رفته(درماشین)، نیروی جذب شده، مک، مکیدن، تنفس فریب، حقه، مقدار جذب چیزی به درون، فرا گرفتگی لوله گرفته و جذب میشود، جای ابگیری، نیروی بکار , مدخل ابگیری (در لوله)، مقدار اب یا گازی که با ,, معادل رفته(درماشین)، نیروی جذب شده، مک، مکیدن، تنفس فریب، حقه، مقدار جذب چیزی به درون، فرا گرفتگی لوله گرفته و جذب میشود، جای ابگیری، نیروی بکار , مدخل ابگیری (در لوله)، مقدار اب یا گازی که با ,, رفته(درماشین)، نیروی جذب شده، مک، مکیدن، تنفس فریب، حقه، مقدار جذب چیزی به درون، فرا گرفتگی لوله گرفته و جذب میشود، جای ابگیری، نیروی بکار , مدخل ابگیری (در لوله)، مقدار اب یا گازی که با , چی میشه؟, رفته(درماشین)، نیروی جذب شده، مک، مکیدن، تنفس فریب، حقه، مقدار جذب چیزی به درون، فرا گرفتگی لوله گرفته و جذب میشود، جای ابگیری، نیروی بکار , مدخل ابگیری (در لوله)، مقدار اب یا گازی که با , یعنی چی؟, رفته(درماشین)، نیروی جذب شده، مک، مکیدن، تنفس فریب، حقه، مقدار جذب چیزی به درون، فرا گرفتگی لوله گرفته و جذب میشود، جای ابگیری، نیروی بکار , مدخل ابگیری (در لوله)، مقدار اب یا گازی که با , synonym, رفته(درماشین)، نیروی جذب شده، مک، مکیدن، تنفس فریب، حقه، مقدار جذب چیزی به درون، فرا گرفتگی لوله گرفته و جذب میشود، جای ابگیری، نیروی بکار , مدخل ابگیری (در لوله)، مقدار اب یا گازی که با , definition,